منجی در آیین بودا

آیین بودا همچون نهری جدا شده از بستر اندیشه هندویی است و در ارتباط تنگاتنگ با دیگر آیین های هندی، به ویژه آیین چین، قرار دارد. لذا در بسیاری از زمینه ها دیدگاه مشترک دارند، نظیر ادوار تاریخی، و آمدن موعود برای نجات.
نکته قابل توجه این است که بسیاری از کشورهای دارای آیین بودا، تحت تأثیر افکار و اندیشة موعود آیین بودا هستند؛ نظیر کشور چین، کره و ژاپن. مثلاً هنگامی که آیین بودا (حدود قرن اول میلادی) به چین رسید، توجه زیادی به میتریه شد.علت این گرایش را تا حدی این باور دائویی دانسته اند که هر لحظه احتمال ظهور فرزانه ای را می داد. آموزه میتریه در تحول بودای چینی نقش مهمی ایفا کرد و لذا در زندگی آیینی چین، میتریه با سه مرحلة کیهانی رابطه پیدا کرد. او منادی آخرین دوره است.
میتریه همچنین به شکل یک عنصر مهم در گروه های منتظران که در کره پیدا شده اند، ظاهر می شود و این اندیشه به قدری قوت گرفت که بودائیان کره برای شناسایی میتریه، بیست‌وهفت تندیس اصلی او را در جایگاه‌های ثابت به شکل ایستاده با شکوه ساختند.
ژاپنی ها با این‌که این ایده را از کره ای ها گرفتند، ولی به میتریه به شکل کامی (kami) که آورنده زندگی طولانی و نیک‌بختی است، نگاه می کنند؛ حتی برخی گروه ها در ژاپن منتظر ظهور میتریه اند؛ آن هم مکانی در بالای کیم پوسان (Kim pusan) که سرزمین طلایی در آنجا ساخته می شود و میتریه در آن سه موعظه می کند.
نکتة جالب این‌که در همة مناطق اصلی بودایی‌نشین در آسیا، پیروان بودا این عقیده را مطرح می کنند که میتریه در منطقة خودشان زاده می شود. با این توصیف، نه تنها او را بیگانه نمی دانند، بلکه یکی از خودشان به شمار می آورند.  حال به بررسی موارد ذیل درباة بودا و موعود آن می‌پردازیم:

  • - واژه میتریه و مفهوم آن
  • - ادوار تاریخی در نگاه بودائیان
  • - ویژگی میتریه
  • - جهان در عصر ظهور میتریه
  • - میتریه در منابع و متون بودایی


واژة میتریه و مفهوم آن
اندیشة موعودخواهی آیین بودا با مفهوم میتریه همراه است. میتریه (Maitreya) واژه ای از زبان سَنسکریت است که از ریشة میتره (mira) به معنای مهربانی و دوست‌داشتنی است، ولی در زبان پالی، میته (Mettevva) گویند.
در الهیات بودایی او را بودای پنجم  و آخرین بودا از بودایان زمینی می دانند که هنوز نیامده است، اما روزی خواهد آمد تا همگان را نجات دهد. او را در «نمادنگاری بودایی» به هیبت مردی در وضعیت نشستة آماده برخاستن نمایش می دهند تا نمادی باشد از آمادگی برای قیام . برخی او را بودای هفتم نامیدند.
از سوی دیگر در متنی از مهایانه است که میتریه پایگاه بس رفیع دارد. از زندگی گذشته او ذکری رفته و معلوم شده که او زمانی پادشاه و زمانی بعدتر شاه خدایان بوده و سرانجام برای بودا شدن در آسمان توشیته (Tushita) استقرار یافته است.  و اکنون در آسمان توشیته سکونت دارد، و لیکن بر زمین‌زاده خواهد شد. مریدان میتریه علاقه خود را به تولد دوبارة توشیته متوجه می کنند تا در معیت او به زمین بازگردند.  زمان دقیق این واقعه را گفته‌اند. پس از پری نیروانه شاکیه مونی، دورة افول اجتماعی و جهان‌شناختی جهان فرا می‌رسد؛ پنج هزار سال پس از آخرین بودا، آیین از میان می‌رود و عمر انسان به ده سال تقلیل می‌یابد. در این زمان چرخه به عقب باز می‌گردد. زندگی هنگامی سامان می‌یابد که طول عمر میانگین بر روی زمین به هشتاد هزار سال برسد. در چنین جهانی، با عمر طولانی و محیطی که مناسب آموزة بودا است، یک فرمانروا به نام چَکْرَه ورتین  (cakravartin) ظهور می‌کند، که در اندیشة رفاه و بهروزی مردم و حامی آموزه‌های بودا است. هنگامی که این بهشت موعود فراهم شود، میتریه از آسمان توشیته پایین می‌آید.
به نظر برخی دانشمندان، اندیشة بودای آینده (موعود) احتمالاً از مفهوم ایرانی سوشیانت رهایی‌بخش ریشه می‌گیرد. از این منظر، میتریه نمایانگر تأسیس جهانی است که در آن صلح و فراوانی هست؛ جایی که دَرمَه (آیین) را هم تعلیم می‌دهند و هم آن را به طور کامل درک می‌کنند. اما عده‌ای بر این موضع‌اند که این مفاهیم پیش از این در هند در زمان شاکیه مونی (بودا) مطرح بوده است.
اندیشة میتریه در برخی کشورهای آسیای جنوب شرقی مورد اقبال و توجه فراوان واقع شد؛ مثلاً هنگامی که آیین بودا به چین رسید (حدود قرن اول میلادی) توجه زیادی به میتریه شد. علت این گرایش را تا حدی این باور دائویی دانسته‌اند که احتمال ظهور هر لحظة فرزانه‌ای را می‌داد که قادر بود از میان جمع دوستداران خود، فرهیختگان را به رستگاری برساند. در اول حکومت خاندان چین شرقی (420-317) زندگی آیینی بودایی به سمت میتریه گرایید. به هر حال، میتریه در تحول بودایی چینی نقش مهمی داشت.
در قرن بیستم نیز بوداییان کره به دنبال شناسایی میتریه بودند و بیست‌وهفت تندیس اصلی او را در جایگاه‌های ثابت به شکل ایستاده باشکوه ساختند. ژاپنی‌ها اطلاعات اولیه را درباره میتریه از کره گرفتند. این انتقال شامل تندیس‌های این بوداسَف هم بود. به نظر می‌رسد ژاپنی‌ها به میتریه به شکل کامی (که آورندة زندگی طولانی و نیکبختی است) نگاه می‌کنند. برخی گروه‌ها در ژاپن، منتظر ظهور میتریه‌اند؛ آن هم مکانی در بالای کیم‌پوسان که سرزمین طلایی در آن‌جا ساخته می‌شود و میتریه در آن سه موعظه می‌کند. در همه مناطق بودایی اصلی در آسیا پیروان (هموره) این عقیده را مطرح می‌کرده‌اند که میتریه در منطقه خودشان زاده می‌شود و بنابراین او را نه تنها بیگانه نمی‌دانند، بلکه یکی از خودشان به شمار می‌آورند.
هر جا که آیین بودا مورد پذیرش قرار گرفته است، میتره نیز شخصیتی مهم در اندیشه آنها به شمار آمده است.
از نظر پیروان معمولی، میتریه روشی بود برای ایجاد کَرمَه (Karma) کردار نیک برای خودشان و تضمین کننده رستگاری آنها در آینده خواهد بود. عنصر اولیه و نخستین سرنوشت ساز، آرمان میتریه است که برای هدایت بشر به دوره ای بهتر ظهور کرده یا خواهد کرد. میتریه اندیشه ای است که هنوز در میان بوداییان ادامه دارد و زنده است.

ادوار تاریخی در نگاه بوداییان
در دین بودایی نیز چون دین هندویی، جریان وجود بر اساس حرکت دوری است، برای عالم آغاز و پایانی واحد متصور نیست. هر دور بعد عظیمی را شامل می شود و پایان آن آغازی است از برای دور بعدی؛ جریانی که به نحو لایتناهی ادامه خواهد یافت. اعتقادات بودایی در مورد ادوار جهان (یوگه ها) و دوره های بزرگ‌تر (کلپه‌ها به سنسکریت و کپه ها به پالی) مشابه اعتقادات هندویی است. لکن تفاوت‌هایی نیز وجوددارد. اسامی چهاریوگه، همان اسامی هندویی است، لکن ترتیب آنها مغایر با ترتیب هندویی است؛ یوگه ها با کلی یوگه شروع می شوند و ادامه می یابند تا به کریته یوگه برسند و سپس با ترتیب مخالف آن به پیش می روند تا باز به کلی یوگه برسند. لذا به جای یک مهایوگه مرکب از چهاریوگه، در این‌جا هر مهایوگه از هشت دوره تشکیل شده و انتره کلپه (Antarakalpa) نامیده می شود. بنا بر بعضی اقوال، هر انتره کلپه 1680000 سال به طول می‌کشد؛ سن آدمیان مطابق هر دوره، از 10 سال شروع می‌شود و زیاد می‌شود و باز به 10 سال بر می‌گردد. اخلاقیات نیز دقیقاً به همین ترتیب تحول می‌یابد. زوال اخلاق و تباهی انسان مقارن است با کاهش تدریجی عمر آدمی؛ به طوری که در بهترین شرایط 80000 سال عمر می‌کند و در پایان هر یوگه 10 سال بیشتر زندگی نخواهد کرد.
20 انتره کلپه یک اسنکهییه کلپه (asankhyeya) به زبان سنسکریت و اسنکهیه (asankheyya) به زبان پالی را تشیکل می‌دهند و چهار اسنکهییه کلپه یک مهاکلپه را می سازند. در نخستین اسنکهییه کلپه، جهان یا سپهر کاملاً با آتش، آب یا باد ویران می شود. در دومین آنها حالت خلأ ادامه می یابد و در سومین آنها جهان دوباره ساخته می شود و در چهارمین اسنکهییه کلپه جهان به وجود خود ادامه می‌دهد (در این واپسین دوره است که جهان با هستی‌ها پر می شود و نخستین آنها خدایان برهمه «لوکه» هستند. آنها بتدریج درخشش و شکوه خود را از دست می دهند، خورشید وماه و... به وجود می آیند و در یک کلام، جهان سیر نزولی خود را می پیماید).
به طورکلی، مهاکلپه ها یا کلپه های‌تهی (شونیه= sunya) هستند؛ یعنی در آنها هیچ بودایی وجود ندارد و یا کلپه بودا (Buddha kalpa) می  باشند. کلپه های اخیر بر پنج قسم اند: در یکی یک بودا، در دیگری دو بودا... و در آخری پنج بودا ظاهر خواهد شد. کلپه کنونی ما از نوع آخری (پنج بودایی) است. تا کنون چهار بودا ظاهر شده اند که چهارمین آنها گوتمه است و پنجمین، میتریه (Maitreya) به سنسکریت  و میته (Mettevva) به پالی است.
بنابراین شوته سیهانه، چکوواتی (chokkavatti ـ sihanada ـ sutta) از متن پالی نیکایه دیگهه Digha ـ nikaya در گذشته وضعیت اجتماعی آرمانی همراه با دولتی عادل برقرار بود، اما بتدریج آن شرایط از بین رفت و این به سبب مؤسسات نامناسب و توجه نکردن به بهروزی عمومی از سوی شاهان بعدی بود. از این رو، هرج و مرج رشد و اخلاقیات نزول کرده است. البته اخلاق مردم پس از این ترقی خواهد نمود و سرانجام شاهی متقی و با فضیلت به نام سنکهه (sankha) برخواهد خاست و این با ظهور بودای آینده (میتریه یا میته) مقارن خواهد بود .

ویژگی‌‌های میتریه
به طور کلی می توان ویژگی‌های آن را این‌گونه بر شمرد:
موعود بودایی، نجات‌بخشی فردی است و اهداف اجتماعی، لااقل بالاصاله، را مورد توجه ندارد. از این رو شاید بتوان نجات بخشی موعود بودایی را از نوع «صرفاً معنوی» تلقی کرد. او موعودی شخصی و دارای خصایص «بشری ـ الوهی» است. شاید بتوان رسالت او را «جهان‌شمول» دانست. زیرا شاهدی برعنایت ویژة او به قوم و ملت خاصی نمی بینیم. نگاه بوداییان به موعود «رو به آینده» است، اما بازآفرینی و رواج آموزه های گذشته را نیز از نظر دور نمی دارد. تحقق اندیشة موعود در آیین بودا، فقط در پایان عالم نیست. از این رو از زمرة موعودهای «صرفاً پایانی» به کنار می رود و می توان گفت آن را از مصادیق «هزاره گویی» (به معنای عامش) به حساب آورد. و بالاخره این که: به سختی می-توان «کارکرد کیهانی» خاصی را برای موعود بودایی به رسمیت شناخت؛ هر چند نفی این کارکرد از میتریه، به مثابة آخرین راهنمای تاریخ یک دین شرقی (غیر ابراهیمی) نیز چندان آسان نیست.

جهان در عصر ظهور میتریه

الف) جهان قبل از ظهور

در مهاونسه (Mahavamsa) که از متون «تهره واده » است و به تاریخ سری‌لانکا می پردازد، آمده است که:
«میتریه پیش از نزول به زمین در آسمان توشیته اقامت می‌کند. زمان نزول او هم به دقت معین شده است. پس از آن که شاکیه مونی به پری نیروانه رسید، جهان در سراشیبی و انحطاط سیر خواهد کرد. و سرانجام پنج‌هزار سال پس از آخرین بودا به منتهای زوال خود خواهد رسید. در این زمان، حداکثر عمر انسان 10 سال خواهد شد. پس در جریان دوری عالم، باز وضعیت آرمانی تکرار می-شود (سیر تاریخی دورانی) و عمر انسان به هشتاد هزار سال می‌رسد و همه چیز آماده قبول تعلیم بودا می گردد. پس حکم‌رانی خواهد آمد که رفاه و تعالی را برای آدمیان فراهم می کند و هنگامی که این بهشت آماده شد، میتریه از آسمان توشیته فرود می‌آید.»
عبارات فوق با کمی تغییر به این شکل هم نقل شده است:
«پس از آن که شاکیه مونی به پری نیروانه (نیروانه بزرگ) رسید، جهان پای به سراشیبی اجتماعی و کیهان‌شناختی نهاد. پنج هزار سال پس از آخرین بودا، آفتاب آموزه‌های بودایی افول می‌کند و طول عمر آدمیان به ده سال فرو می‌کاهد. در این زمان، چرخه وارو می‌گردد؛ زندگی متحول شده، به طوری که متوسط عمر مردم به هشتاد هزار سال می‌رسد.»
با این عمر‌های طولانی و زمینه مناسب برای تعالیم بودا، یک چکره‌ورتین ـ cakravartin  یا راهنما ـ خواهد آمد. او برای مردم رفاه و بهروزی می‌آورد و آموزه‌های بودا را ترویج می‌کند. آن‌گاه که چنین فضایی بهشت گون فراهم آمد، میتریه از آسمان توشیته (=Tushisa) نزول می‌کند؛ بودایی خویش را به کمال می‌رساند و درمه را به فرهیختگان می‌آموزد. مهاکشیپه (=Mahakashyapa) از مریدان برجسته بودا، از خلسه‌ای که پس از پری نیروانه، معلم خویش به آن فرو رفته بود، بیرون می‌آید تا بار دیگر بودا را خدمت کند و آموزه‌های آن روشنی یافته را بشنود.»

ب) جهان بعد از ظهور
جهان بعد از ظهور میتریه این‌گونه توصیف شده است:
«در این جهان، ساکنان بی‌شمار زمین هیچ جنایتی نمی کنند و عمل بدی از ایشان سر نمی زند و از خوبی کردن مسرورند. مردم بدون ضعف و نقیصه خواهند بود. آنان قوی، بزرگ و شادمانند، در حالی که بیماری بسیار کمی در میان آنها وجود خواهد داشت. آنها از رنج خارها آزاد خواهند بود و با برگ‌های سبز خود را خواهند پوشاند. آنها بدون هیچ زحمتی برنج را برای خود فراهم می-آورند و در این جهان است که میتریه دهرمة (دَهْرم=دَرَمْ) ـ به معنای دین حقیقی ـ را اعلام خواهد کرد.»
میتریه در منابع و متون بودایی
ایدة میتریه، در طول زمان های گذشته تحول یافته و به تدریج در گسترة زمان اهمیت یافته و این در متون بودایی به راحتی گویاست. ما در این‌جا به اختصار به برخی از آنها اشاره می کنیم:
کانون پالی، از منابع عمده مهم اطلاعات درباره آموزه اولیه بودا است. چندان به مفهوم میتریه اهمیت داده نشده است. نام او فقط در یکی از متون اولیه، سوره چکّه وَتّی سیهَه ناده ، آمده است. به قول بوداشناسان، در مطالعة دستگاه کهن بودا منبع موثقی است. البته کانون پالی خود ترجمه است. زیرا زبان مادری بودا «ماگدی» بوده است.
از آثار دیگر می توان، به دو اثر زیر توجه کرد که در این زمینه حرف‌هایی به میتریه اختصاص دادند:
اَنگته وَمسَه (angatavatnsa) میتریه و یاکَرنه (Maitrey atyakarana).
این دو اثر، در نوع خود مورد توجه هستند. زیرا عمدتاً بحث های آنها به میتریه اختصاص دارد.
مَها وَستُو، یکی از متون فرقه مهاسنگیکه (Mahasam ghika) فهرستی از بودایان آینده را ارائه می کند که در صدر آن نام میتریه آمده است. در بندهایی از این کتاب به مفهوم میتریه و شرح حوادث زندگی های گذشته او و نقل پیشگویی های شاکیه مونی از او اختصاص داده شده است.
سرانجام در سدّرمه پوندریکه سوتره (saddharmapundarika sutra) یا نیلوفر آئین نیک که در قرن اول میلادی نوشته شده و آن مطلب کهن‌تر را در بر دارد، با بودا به مفهوم خاص مهایانه، یعنی بودا، چون نجات بخش جهانی و بخشنده رستگاری رو به رو می‌شویم.
(سنّت) مهایانه اهمیت زیادی برای میتریه قایل است و در آثارشان در باب زندگی و کنش های او، اشاره های زیادی می یابیم. از آن‌جا که مهایانه بر سیر زندگی و تکامل بوداسف تاکید کرده است، طبعاً میتریه در این گروه بزرگ، ‌شأن و منزلت پیدا می‌کند .